آنیتا کوچولوی منآنیتا کوچولوی من، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 29 روز سن داره

به انتظارت می مانم

این روزها

نازنین من الان 4هفته ی کامل که تو دلمی ،داری جون میگیری و به مامان جونی دوباره میدی .عزیزم دیشب خیلی دلتنگی کردم ،باز مثل اون شبهای بد؛شده بودم یه مشت فکر وخاطره های تلخ ،خدا کنه اذیت نشده باشی عزیزم .اگه نمیومدی حتما از پا در میومدم .دوستت  دارم عزیزم
29 آبان 1391

برای تو

عزیز دلم خودت میدونی چقدر آرزوی داشتنت رو میکردم ،حالا بی قرار دیدنت هستم ،تو که اومدی زندگیمون معنی پیدا کرد .این روزا هرچقدر که حالمم بد باشه با داشتن تو همه چی برام قشنگه ،وقتی از شدت تهوع از همه چی بدم میاد با فکر اینکه بخاطر وجود تو مامان تهوع داره تو دلم میخندم و حالم بهتر میشه .کاش یه روزی تمام نوشته های منو بخونی و از روزهای انتظار من بفهمی چقدر به وجودت نیاز دارم عزیزم
28 آبان 1391

امروز من

سلام دوستای عزیزم .حالم زیاد خوب نیست هم درد دارم هم تهوع زیاد .امروز میرم سونو تا خیالم راحت بشه ،برام دعا کنید دردام طبیعی باشه و نی نی حالش خوب باشه  .امیدوارم با خبرهای خوب بیام .دوستتون دارم ...
28 آبان 1391

توجه توجه

دوستای خوبم از این به بعد بعضی مطالب رو رمزدار میذارم ؛هر کسی رمز خواست پیام بزاره
27 آبان 1391

تولد ساینا ی عزیزم مبارک

عزیز خاله، منو و نی نیه خیلی خیلی کوچولو ،تولدتو صمیمانه تبریک میگیم .امیدوارم سالم و سلامت زیر سایه پدر و مادرت بزرگ بشی و هر سال تولدتو ببینیم .دوستت دارم عزیزم ...
27 آبان 1391

عکس

اینم آیسای نازم دختر دخترعمو جونم ؛ماشاالله خیلی ناز شده،حیفم اومد شماهم نبینیدش .از چشم بد دور باشه ان شاالله ...
24 آبان 1391

میترسم...

هنوزم میترسم برم آزمایش .یه بار از جدم امام حسین (ع) خواستم که مهربون ترین وپاکترین همسر دنیا رو نصیبم کنه خیلی زود حاجتمو داد ؛حالا با این دل شکستم ازش یه بچه سالم و صالح میخوام .یا امام حسین خودت کمکم کن ...
22 آبان 1391